مشهد فرهنگ

مصطفی شریف / دکترای مهندسی صنایع و فعال حوزه شهری

دعوت می کنم
موسم ثبت نام در انتخابات شورای شهر اسلامی شهر فرا رسیده است و طی روزهای آتی افرادی که می خواهند کاندیدای خدمت به مردم در شورای شهر باشند ثبت نام خواهند کرد.
البته چند هفته ای است که در فضای مجازی و تحت عنوان معرفی یا دعوت صفحاتی ایجاد شده است و هر کدام تصویر عده ای را منتشر می کنند و خلاصه “دعوت بازی” راه انداخته اند، بماند که موسسان برخی از این صفحات با واسطه یا بی واسطه همان کاندیداها هستند.
از سوی دیگر طبق مبانی اندیشه اسلامی نباید کسی خود را برای قدرت یا مسئولیت جلو بیندازد و یکی از مهمترین شاخص های احساس تکلیف، اقبال و دعوت مردم است که شاید برخی می خواهند با چند صفحه مجازی همین اقبال را شبیه سازی کنند تا سندی باشد برای احساس تکلیف شان!
اما به راستی در نخستین سالهای گام دوم انقلاب اسلامی و در شرایط پیچیده اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور از چه کسانی باید برای حضور در انتخابات دعوت کرد؟ چه کسانی حقیقتا باید احساس تکلیف کنند و بار امانت به آنها سپرده شود؟
من به سهم خودم می خواهم از برخی جوانان دعوت کنم تا پا به میدان انتخابات بگذارند
اما کدام جوان؟

دعوت می کنم از جوانی که منتظر مسئولیت و پست نمانده و با دستان خالی در گوشه ای از این شهر و مملکت گرهی از کار مردم باز کرده یا باری را از زمین برداشته نه آنکه با پست و بودجه هم نتوانسته قدمی بردارد و فقط صندلی ها را پر کرده و حالا تنها رزومه اش اشغال صندلی هاست!

دعوت می کنم از جوانی که برای آماده شدن بر روی رشد و توسعه توانمندی های خودش تمرکز کرده است نه آنکه تنها هنرش لابی کردن با هر کس و ناکس است تا تکه نانی جلویش بیندازند!

دعوت می کنم از جوانی که نه به لق لقه زبان که در ساحت عملی متعهد است به آرمان های انقلاب اسلامی و برای تحقق آرمان هایش هزینه داده نه آنکه فقط بر سفره انقلاب نشسته و متنعم شده است!

دعوت می کنم از جوانی که تکلیفش با باورهایش مشخص است، جوانی که دیروز و امروزش در خط انقلاب بوده نه آنکه با توجه به شرایط جوی این طرفی می شود و اگر منافع ایجاب کند آن طرفی!

دعوت می کنم از جوانی که تحول گرا و پیشرو است و برای رفع معایب وضع موجود برنامه دارد و عزم جدی، نه آنکه مسئول حفظ وضع موجود می شود تا شبکه منافع این و آن بهم نخورد!

دعوت می کنم از جوانی که ضمن احترام به پیشکسوتان و دریافت تجربه ایشان شخصیتی مستقل و خودساخته دارد نه آنکه روشی جز چاپلوسی و کیف کشی پیرمردهای قدرت طلب ندارد!

دعوت می کنم از جوانی که کادر گفتمان انقلاب اسلامی است نه نوچه باندهای قدرت و ثروت!

دعوت می کنم از جوانی که از مدت ها قبل، از نزدیک درد ها و مشکلات شهر و مردمش را شناخته و با مردم عهد بسته برای حل آنها نه آنکه با ائتلاف های سیاسی میثاق بسته که هماهنگ باشد!

دعوت می کنم از جوانی که مدیریت شهری را می شناسد و اقتضائات آن را درک می کند نه آنکه تا کنون حتی برای قبض عوارض هم به شهرداری سری نزده است!

دعوت می کنم از جوانی که تخصص مناسب شورا و شهرداری دارد و خود را از مشاوران بی نیاز نمی بیند نه آنکه تخصصی ندارد و همزمان خود را علامه دهر می داند!

دعوت می کنم از جوانی که حدود و اختیارات نماینده شورای شهر را می داند و می داند شورای شهر، شورای شهرداری است نه آنکه برای چند عدد رای وعده هایی بدهد که بعدا مجبور شود آن را انکار کند!

دعوت می کنم از جوانی که حاضر باشد در مسیر شفافیت همین حالا لیست دارائی و اموالش را اعلام کند و برای تحقق شفافیت در همه مدیریت شهری تلاش کند نه آنکه از حالا برای حق حساب ها و ساخت و پاخت ها نقشه کشیده است و مردم را بیگانه می داند!

دعوت می کنم از جوانی که حاضر باشد هفته به هفته بلکه روز به روز به مردمش گزارش کار بدهد و آنها را ولی نعمت خود بداند نه آنکه مصلحت باندش را در پشت درب های بسته دنبال کند!

دعوت می کنم از جوانی که نماینده مردم شهرش در شورا و شهرداری باشد نه نماینده شهرداری در بین مردم!

دعوت می کنم از جوانی که اگر یک روز متوجه شد شهردار منتخبش فلان اشتباه را کرده یا پایش را کج گذاشته با صراحت و حریت با آن برخورد کند نه آنکه هزار و یک توجیه بیاورد تا خدای نکرده شهردارش زیر سوال نرود!

دعوت می کنم از جوانی که اگر وارد شورا شد هیچ شغل و پست دیگری را قبول نکند و خود را وقف مردم شهرش کند نه آنکه از همین حالا برای فلان پست یا هیئت مدیره فلان شرکت یا فلان فدارسیون نقشه کشیده باشد!

دعوت می کنم از جوانی که خود را برای جهاد و کار بی وقفه شبانه روزی و خادم مردم بودن آماده کرده و ساعت کاریش بیست و چهار ساعت است نه آنکه حتی حوصله شنیدن درد مردم در دیدار های مردمی را هم ندارد و جلسات کمیسیون را هم یک در میان می رود!

دعوت می کنم از جوانی که هیچ چیز را با مصلحت و منفعت عمومی عوض نکند نه آنکه با یک تلفن یا تشر یا نقل قول جهت رایش را عوض کند!

دعوت می کنم از جوانی که اگر متوجه بی عدالتی یا فساد در شهرداری یا شورا شد تمام قد به میدان بیاید نه آنکه یا لاپوشانی و توجیه می کند یا آنجایی ورود می کند که غرض های سیاسی اش محقق شود!

دعوت می کنم از جوانی که اول خانواده اش را سر و سامان داده و حالا می خواهد شهری را سامان دهد نه آنکه نتوانسته چند نفر را مدیریت کند و حالا می خواهد برای چند میلیون نفر تصمیم بگیرد!

دعوت می کنم از جوانی که اجر مجاهدتش را از خدا بخواهد و جز برای امید مردم گزارش کار ندهد نه آنکه منت سر مردم دارد!

دعوت می کنم از جوانی که آنقدر ایمان داشته باشد که بداند خدا می بیند نه آنکه دوربین ها حالش را عوض کنند و برای دوربین ها نفش می کشد!

دعوت می کنم از جوانی که ادب، متانت و آرامش را در خودش نهادینه کرده است نه آنکه با تلنگری شروع به فحاشی و ناسزا گویی به پیر و جوان می کند و هزینه ناپختگی اش را جبهه انقلاب باید بپردازد!

دعوت می کنم از جوانی که طعم محرومیت را چشیده، برای رفع آن برنامه دارد و دیدار با مستضعفین را به جلسه با اغنیا ترجیح می دهد نه آنکه با دیدن یک سفره رنگین آب دهنش کش کند!

دعوت می کنم از جوانی که با اسلام، شهدا و مردم عهد و میثاق ببندد، به آن پایبند باشد و به آنها پاسخگو نه آنکه با سیاسیون توزیع کننده قدرت میثاق می بندد و حتی به آنها هم پاسخگو نیست!

خلاصه اینکه از جوان مومن انقلابی واقعی نه مدعیان تو خالی و ظاهر الصلاح، دعوت می کنم برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب اسلامی، برای نشر امید در بین مردم شهر، برای اثبات کارآمدی الگوی نظام اسلامی، برای اثبات توانمندی جوانان و جهاد برای خدا، در این ایام سخت و شرایط پیچیده اجتماعی سیاسی اقتصادی از آرامش و آسایش زندگی اش بگذرد، جوانی اش را فدا کند و پا به میدان انتخابات بگذارد.

و به مردم عزیز نیز می گویم هر کس ادعای جوان مومن انقلابی بودن داشت را با سنگ محک به سراغش بروید و گذشته اش را شخم بزنید که اگر در گذشته اهل عمل بوده است فردا نیز خواهد بود، اگر نه کاسبی است که بر موج زمانه سوار شده است.

اختصاصی پایگاه خبری اطلاع رسانی مشهد فرهنگ