به گزارش مشهد فرهنگ به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی دکتر سعید نمکی، در نشست جمعی از هنرمندان، جانبازان و ایثارگران به مناسبت حماسه ۹ آبان، گفت: هنر زبان گفتمان عشق و عاشقی است. آنچه که هنر میآفریند، جز عشق و عاشقی چیز دیگری نیست.
وی افزود: گروهی از هنرمندان در برج عاج مینشینند و گروهی هم مانند شما این توفیق را پیدا میکنند که در کنار مردم باشند. اینکه عزیزی مانند پرویز پرستویی جاودانه در ذهن مردم میماند، به این دلیل است که همواره در کنار مردم بوده است. چه در پشت دوربین، چه در روبروی دوربین و چه در صحنه سینما و چه در کنار مردم. من هم از روز نخستی که زاده شدم خداوند مرا برای روزهای سخت خلق کرد.
نمکی با بیان اینکه من خاک پای ملت ایران و آماده هرگونه جانفشانی برای ماندگاری یک نظام بزرگ هستم، گفت: همیشه هم گفتم که من وزیر بهداشت مردم این سرزمینم. من وزیر بهداشت همه آدمهای راست، چپ، شیعه و سنی، کلیمی و بی دین و حتی زندانی محکوم به اعدام هستم. خودم را متعهد به پاسداری از سلامت همه مردم این سرزمین میدانم.
وی ادامه داد: به عنوان برادر کوچکی که این عرصه را اداره میکنم و در روزهای بسیار سختی که در این عرصه بر ما گذشت، تصور میکنم تفاوتی که ما در این دفاع با دفاع مقدس داشتیم این بود که دفاع مقدس خط را میشناختیم، اما اینجا اصلاً خط مقدم نمیشناسیم. کسی را که با عشق و مهر کنار ما نشسته بود، بمب ویروس بود و خودمان خبر نداشتیم و این میدان بسیار گسترده بود و این آلودگی بسیار دامنگیر شده بود. شبهای زیادی بیدار نشستهام و مینشینم و تا صبح با بیمارستانها در ارتباط هستیم. در همین خوزستان در همهگیری اخیر دیدم که تختهای آبادان دارد پر میشود، بیماران را شبانه مدیریت میکردیم.
نمکی افزود: به هر حال روزهای بسیار سختی بر بچههای ما گذشت. در عین حال در این روزها در اوج تنهایی بودیم. یعنی شنا کردن در یک اقیانوس پر تلاطم با دستهای بسته. در روزهای اول اگر میخواستیم چند ماسک برای پرسنل بیاوریم، همه راهها را میبستند. شب تا صبح خوشحال بودیم که به عمان رسید و از عمان به کشور میرسد، اما نمیرسید. در عین حال در اوج تحریمهای ناجوانمردانه در این طرف هم زبان گفتمان مشترک در درون سرزمین خودمان هم نداشتیم. برخی آنقدر این طوفان را نسیم ملایم فرض کرده بودند که توجیه آن کار را سخت میکرد و برخی باور نمیکردند. یک روز در هیأت دولت عصبانی شدم در روزهای اول بهمن ماه و گفتم تا زمانیکه این آتش بر نیستان این مملکت نیفتد و خانوادههای خودمان مبتلا نشوند، متوجه نمیشویم. ما و همکارانمان روزهای تنهایی غمانگیزی را گذراندیم.
وزیر بهداشت گفت: البته صادقانه میگویم که در کنار این روزهای غم انگیز، نسیمهای بهاری فرح بخش را هم داشتیم که یکی از آنها ملازمت و دلجویی اصحاب هنر بود که واقعاً با لطافت، ظرافت و زیبایی در کنار ما بودند. بچههای جبهه و جنگ، نیروهای مسلح و مردم با ما بودند. این سرمایه اجتماعی و احیای یک سرمایه اجتماعی بی بدیل بود. این سرمایه بی بدیل اجتماعی که به صحنه آمد و نشان داد که کشوری که برای ماسک و لباس ایمنی و ونتیلاتور التماس میکند، طی دو ماه به تولیدکننده بزرگ این موارد و در نهایت به صادرکننده این مواد و تجهیزات بدل شده است. ما تا قبل از ورود ویروس خودمان را آماده کرده و سنگر آرایی کردیم و دیدیم که حتی یک نفر از مردم پشت در هیچ بیمارستانی سرگردان نشد.
وی ادامه داد: در اوج کرونا در خوزستان که موج سنگینی بود، یک بیمار پشت در هیچ بیمارستانی نماند. حتی هزاران افغانستانی بدون کارت را رایگان معالجه کردیم. به هیچ کس نگفتیم از آنجایی که سن بالا داری، مجبورم ونتیلاتور را به فرد جوانتر بدهم. این افتخاراتی است که عاشقانه برای جمهوری اسلامی خلق شد و من معتقدم که گرچه امکانات داشتیم، اما آنچه ما را سرافراز پیش برد، عشق مردم و کارکنانی است که به صحنه آمدند. پرستاری که ۱۱ ماه کارانه نگرفته بود، اما به صحنه آمد. ما به تازگی داریم معوقات پرستاران را بعد از مدتها طلبی که داشتند، میپردازیم.
وزیر بهداشت گفت: به عنوان یک برادر کوچک از این جمع ارجمند انتظار داریم که اولاً امروز مردم از تکرار گفتمان گذشته خستهاند. در حال حاضر ما مردم نسبتاً افسردهای داریم. واقعاً روانهای پریشان میتواند مشکلات جامعه را رقم بزند. به هر حال دلمردگی و افسردگی جزئی از زندگی مردم ما شده، حتی قبل از کرونا. ما در طول سالهای گذشته کمتر لحظههای فرحبخش و نشاط آور را برای مردم فراهم کردیم. طنزهایمان هم بیشتر مبتذل بوده تا طنز نشاط آور مثبت. امروز جامعه با توجه به این انزوا و ایزولاسیون و فاصلهگذاری، مواجه است و اصحاب هنر در لطافت این شرایط زمخت میتوانند کمک زیادی انجام دهند. زبان هنر میتواند زمختیها را به نرمی بدل کند. صدا و سیمای ما گرچه تلاش میکند، اما کسریهایی چه در متریال و چه در محتوا دارد. این بحثهایی است که تقاضا میکنم اصحاب هنر به صحنه بیایند.
نمکی با بیان اینکه کودکان ما در حال حاضر دارند مهرگریزی را تمرین میکنند، گفت: یعنی کودکی که با همه وجود به آغوش پدربزرگ و مادربزرگ میرفته، بدون اینکه بداند کرونا یعنی چه، در دو متری گرمترین آغوش او را میکشیم و این برای ذهنش یک عنصر خطرناک میشود. استقرار این حالت دارد کودکان ما را بیمار میکند. این مهر گریزی و عدم تشکیل جمعهای صمیمی یک بحث بسیار مهم روانی است که هنرمندان میتوانند در این عرصه صحنه آفرینی کنند.
وی تاکید کرد: همچنین در زمینه به تصویر کشیدن این حماسه بسیار بی بدیل در زمانی که عدهای در همین شرایط سخت پول پارو میکردند، اما همکارانم در بیمارستانها رنج جارو میکردند. عدهای در هوای لطیف زیر دستگاههای خنک کننده لمیده بودند، اما همکارانم بر سینه بیمار خمیده بودند و داشتند با ویروس گرفتار و مبتلا میشدند. خلق این حماسه در تصویرها اعم از سینما و به یاد ماندن آنها در نوشتهها که خودم کتابی در زمینه روزهای سخت کرونا خواهم نوشت، بسیار مؤثر است. اینکه هنرمندان بتوانند در زدودن جو خشونت، افزایش جو مهرورزی و به تصویر کشیدن این حماسه بزرگ و ماندگار در تاریخ سرزمینی که ممکن است هر دو قرن یکبار با چنین اتفاقی مواجه شود، بسیار مهم است.
وی افزود: گروهی از هنرمندان در برج عاج مینشینند و گروهی هم مانند شما این توفیق را پیدا میکنند که در کنار مردم باشند. اینکه عزیزی مانند پرویز پرستویی جاودانه در ذهن مردم میماند، به این دلیل است که همواره در کنار مردم بوده است. چه در پشت دوربین، چه در روبروی دوربین و چه در صحنه سینما و چه در کنار مردم. من هم از روز نخستی که زاده شدم خداوند مرا برای روزهای سخت خلق کرد.
نمکی با بیان اینکه من خاک پای ملت ایران و آماده هرگونه جانفشانی برای ماندگاری یک نظام بزرگ هستم، گفت: همیشه هم گفتم که من وزیر بهداشت مردم این سرزمینم. من وزیر بهداشت همه آدمهای راست، چپ، شیعه و سنی، کلیمی و بی دین و حتی زندانی محکوم به اعدام هستم. خودم را متعهد به پاسداری از سلامت همه مردم این سرزمین میدانم.
وی ادامه داد: به عنوان برادر کوچکی که این عرصه را اداره میکنم و در روزهای بسیار سختی که در این عرصه بر ما گذشت، تصور میکنم تفاوتی که ما در این دفاع با دفاع مقدس داشتیم این بود که دفاع مقدس خط را میشناختیم، اما اینجا اصلاً خط مقدم نمیشناسیم. کسی را که با عشق و مهر کنار ما نشسته بود، بمب ویروس بود و خودمان خبر نداشتیم و این میدان بسیار گسترده بود و این آلودگی بسیار دامنگیر شده بود. شبهای زیادی بیدار نشستهام و مینشینم و تا صبح با بیمارستانها در ارتباط هستیم. در همین خوزستان در همهگیری اخیر دیدم که تختهای آبادان دارد پر میشود، بیماران را شبانه مدیریت میکردیم.
نمکی افزود: به هر حال روزهای بسیار سختی بر بچههای ما گذشت. در عین حال در این روزها در اوج تنهایی بودیم. یعنی شنا کردن در یک اقیانوس پر تلاطم با دستهای بسته. در روزهای اول اگر میخواستیم چند ماسک برای پرسنل بیاوریم، همه راهها را میبستند. شب تا صبح خوشحال بودیم که به عمان رسید و از عمان به کشور میرسد، اما نمیرسید. در عین حال در اوج تحریمهای ناجوانمردانه در این طرف هم زبان گفتمان مشترک در درون سرزمین خودمان هم نداشتیم. برخی آنقدر این طوفان را نسیم ملایم فرض کرده بودند که توجیه آن کار را سخت میکرد و برخی باور نمیکردند. یک روز در هیأت دولت عصبانی شدم در روزهای اول بهمن ماه و گفتم تا زمانیکه این آتش بر نیستان این مملکت نیفتد و خانوادههای خودمان مبتلا نشوند، متوجه نمیشویم. ما و همکارانمان روزهای تنهایی غمانگیزی را گذراندیم.
وزیر بهداشت گفت: البته صادقانه میگویم که در کنار این روزهای غم انگیز، نسیمهای بهاری فرح بخش را هم داشتیم که یکی از آنها ملازمت و دلجویی اصحاب هنر بود که واقعاً با لطافت، ظرافت و زیبایی در کنار ما بودند. بچههای جبهه و جنگ، نیروهای مسلح و مردم با ما بودند. این سرمایه اجتماعی و احیای یک سرمایه اجتماعی بی بدیل بود. این سرمایه بی بدیل اجتماعی که به صحنه آمد و نشان داد که کشوری که برای ماسک و لباس ایمنی و ونتیلاتور التماس میکند، طی دو ماه به تولیدکننده بزرگ این موارد و در نهایت به صادرکننده این مواد و تجهیزات بدل شده است. ما تا قبل از ورود ویروس خودمان را آماده کرده و سنگر آرایی کردیم و دیدیم که حتی یک نفر از مردم پشت در هیچ بیمارستانی سرگردان نشد.
وی ادامه داد: در اوج کرونا در خوزستان که موج سنگینی بود، یک بیمار پشت در هیچ بیمارستانی نماند. حتی هزاران افغانستانی بدون کارت را رایگان معالجه کردیم. به هیچ کس نگفتیم از آنجایی که سن بالا داری، مجبورم ونتیلاتور را به فرد جوانتر بدهم. این افتخاراتی است که عاشقانه برای جمهوری اسلامی خلق شد و من معتقدم که گرچه امکانات داشتیم، اما آنچه ما را سرافراز پیش برد، عشق مردم و کارکنانی است که به صحنه آمدند. پرستاری که ۱۱ ماه کارانه نگرفته بود، اما به صحنه آمد. ما به تازگی داریم معوقات پرستاران را بعد از مدتها طلبی که داشتند، میپردازیم.
وزیر بهداشت گفت: به عنوان یک برادر کوچک از این جمع ارجمند انتظار داریم که اولاً امروز مردم از تکرار گفتمان گذشته خستهاند. در حال حاضر ما مردم نسبتاً افسردهای داریم. واقعاً روانهای پریشان میتواند مشکلات جامعه را رقم بزند. به هر حال دلمردگی و افسردگی جزئی از زندگی مردم ما شده، حتی قبل از کرونا. ما در طول سالهای گذشته کمتر لحظههای فرحبخش و نشاط آور را برای مردم فراهم کردیم. طنزهایمان هم بیشتر مبتذل بوده تا طنز نشاط آور مثبت. امروز جامعه با توجه به این انزوا و ایزولاسیون و فاصلهگذاری، مواجه است و اصحاب هنر در لطافت این شرایط زمخت میتوانند کمک زیادی انجام دهند. زبان هنر میتواند زمختیها را به نرمی بدل کند. صدا و سیمای ما گرچه تلاش میکند، اما کسریهایی چه در متریال و چه در محتوا دارد. این بحثهایی است که تقاضا میکنم اصحاب هنر به صحنه بیایند.
نمکی با بیان اینکه کودکان ما در حال حاضر دارند مهرگریزی را تمرین میکنند، گفت: یعنی کودکی که با همه وجود به آغوش پدربزرگ و مادربزرگ میرفته، بدون اینکه بداند کرونا یعنی چه، در دو متری گرمترین آغوش او را میکشیم و این برای ذهنش یک عنصر خطرناک میشود. استقرار این حالت دارد کودکان ما را بیمار میکند. این مهر گریزی و عدم تشکیل جمعهای صمیمی یک بحث بسیار مهم روانی است که هنرمندان میتوانند در این عرصه صحنه آفرینی کنند.
وی تاکید کرد: همچنین در زمینه به تصویر کشیدن این حماسه بسیار بی بدیل در زمانی که عدهای در همین شرایط سخت پول پارو میکردند، اما همکارانم در بیمارستانها رنج جارو میکردند. عدهای در هوای لطیف زیر دستگاههای خنک کننده لمیده بودند، اما همکارانم بر سینه بیمار خمیده بودند و داشتند با ویروس گرفتار و مبتلا میشدند. خلق این حماسه در تصویرها اعم از سینما و به یاد ماندن آنها در نوشتهها که خودم کتابی در زمینه روزهای سخت کرونا خواهم نوشت، بسیار مؤثر است. اینکه هنرمندان بتوانند در زدودن جو خشونت، افزایش جو مهرورزی و به تصویر کشیدن این حماسه بزرگ و ماندگار در تاریخ سرزمینی که ممکن است هر دو قرن یکبار با چنین اتفاقی مواجه شود، بسیار مهم است.
http://mashhadfarhang.ir/?p=2212