به گزارش مشهدفرهنگ، حجتالاسلام دکتر رضا غلامی، رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی آسیبهای اجتماعی د ر یادداشتی نوشت: سطح سواد و دانش آکادمیک یکی از مؤلفههایی است که بسیاری برای پیشرفت و توسعه در هر زمینهای به آن استناد میکنند و حتی در زمینههای فرهنگی و بهبود سبک زندگی، بسیاری از کارشناسان، داشتن سواد لازم را پیش شرط موفقیت و ارتقای کیفی زندگی میدانند.
سواد در سالهای اخیر با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بود؛ به طوری که اوایل کسی که سواد خواندن و نوشتن زبان مادری داشت، باسواد تلقی میشد. اما به مرور زمان یونسکو یادگیری رایانه و یک زبان خارجی را نیز به آن افزود و پس از آن کسی که سواد رسانه، آموزش و پرورش، سواد فرهنگی و… داشته باشد، باسواد شناخته شد و در آخرین تعریف سواد، توانایی ایجاد تغییر در زندگی با استفاده از خواندهها و آموختهها ملاک باسوادی قرار گرفت. با این تعریف و با وجود داشتن تعداد زیادی فارغ التحصیل دانشگاهی، چقدر در کشور ما مردم باسواد هستند؟
بر اساس تعاریف سواد، صرفا آموزش مهارتها مهم نیست، بلکه استفاده از آن برای تغییر در سبک زندگی از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر همین اساس فراموش نکنیم که صرفا با داشتن مدارک تحصیلی نمیتوانیم افراد را باسواد یا بیسواد بدانیم.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۲ درصد مردم ایران توانایی خواندن و نوشتن نداشتند و بر اساس تعریف یونسکو بیسواد بودند، اما اکنون در سال ۹۹ میانگین باسوادی بر اساس تعاریف اولیه سواد، بالای ۹۶ درصد است و به گفته شاپور محمدزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ۸۰ درصد فعالیتهای ما به دختران و زنان اختصاص دارد و فاصله درصد باسوادی زنان قبل از انقلاب ۲۶.۲ درصد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال بود که اکنون میزان بیسوادی به کمتر ۲.۸ درصد رسیده است.
بر همین اساس ۹۷.۲ درصد مردم کشورمان بر اساس گزارشهای سازمان نهضت سوادآموزی، از سواد برخوردارند و بسیاری از ما اطلاعات زیادی در موضوعات مختلف داریم، اما چرا استفاده از دانش و سواد نتوانسته تغییر قابل توجهی در زندگی برای بهبود فرهنگ ایجاد کند؟
http://mashhadfarhang.ir/?p=2909