رشد قارچگونه و بدون نتیجه مطلوب مراکز نوآوری در کشور موضوعی است که سید رحمان میرزاییان،کارشناس ارشد مدیریت طی یادداشتی به تحلیل آن پرداخته، در این یادداشت آمده است:
چند صباحی است که موضوع راهاندازی مراکز نوآوری، نقل محافل مختلف، به ویژه دستگاههای اجرایی همچون استانداریها، شهرداریها و دانشگاهها شده است؛ موضوعی که به بهانه رونق اقتصادی و حمایت از کار واشتغال به خصوص برای جامعه ای تشنه و فرو رفته در معضلات ومشکلات اقتصادی بسیار پر طرفدار است.
همین دلایل باعث شد مدیران دستگاههای مختلف نیز دست به کار شوند و برای عقب نماندن از این قافله روشنفکری و حمایت از تولید ملی، مشتاقانه و با تمام توان در راه اندازی این مراکز اقدام کنند. اما واقعیت و برون داد این مراکز چیست و چه باید باشد؟
به طورکلی مراکز نوآوری در سراسر جهان مجموعههایی است که برپایه خلاقیت و نوآوری و در سه شکل سازمانی، دانشگاهی و خصوصی شکل میگیرند.
وظیفه کلی این مراکز، شناسایی جامعه نخبگانی و پیدا کردن مسائل و مشکلات مرتبط با موضوع فعالیت مرکز است که از طریق دریافت ایدههای مرتبط با این معضلات و همچنین بر طرف کردن نیازهای اولیه تیمهای کاری و ایده پرداز زمینه تجاری سازی محصول و تشکیل شرکت های دانش بنیان فراهم میکنند.
در شکل سازمانی این مراکز نگاه به مسائل و نیازهای سازمانی اولویت دارد وحمایت نیز بر پایه همین اولویتها در دستور کار است اما در شکل دانشگاهی این مراکز نگاه نوعی هم افزایی علمی و گسترش ایدهها، استراتژی اصلی است.
نوع سوم این مراکز که شکل خصوصی و به نوعی آزاد ترین شکل فعالیت است، نگاه شرکاء و سرمایه گذاران در تمام مراحل از رصد مشکل تا انتخاب ایده، تاثیرگذار بوده و به نوعی این مراکز خصوصی، شتابدهندههای کوچک محسوب میشوند.
اما واقعیت مراکز نوآوری در جامعه ما چیست؟ مراکزی که هر روز ازیک دستگاه و دانشگاه با سروصدای فراوان و هزینههای مختلف مانند قارچ میروید و پس از مدتی به دلایل مختلف هم به فراموشی سپرده میشود، واقعیت این مراکز در جامعه امروز ماست.
اگر به بعضی از این مراکز سری بزنیم درمییابیم که بعضی از آنها بایگانیهای مدرنی از افراد و ایدهها هستند که برای مدیران مختلف زمینهای برای ژستهای حمایت از اقتصاد و مدیر حامی خلاقیت و اشتغال و کار بدل شدهاند.
بعضی از این مراکز چیزی جز پاتوق و دورهمیهای ساده برای عدهای نیستند و بعضی هم به علت داشتن بودجههای فراوان این موضوع را گسترش دادهاند و به محلهایی برای جلسات و همایشهای دوستانه و غیرکاربردی و شوآفهای رسانهای تبدیل شدهاند.
باید پذیرفت هیچکدام از این مراکز در مسیر مشخصی که در دستور العملهای مربوطه نیز تعیین شده حرکت نکرده و انتظار میرود نگاه نظارتی ویژهای بر این مراکز شکل گیرد.
احراز شرایط دستگاههای متقاضی راه اندازی مراکز نوآور مطابق موضوعات قابل پیگیری این نوع مراکز، بررسی و تائید احراز شرایط مدیران و کارشناسان، داشتن برنامههای سالیانه مشخص و مهمتر از همه بودجههایی که دستگاهها برای راه اندازی و حفظ این مراکز اختصاص پیدا میکند، همه و همه نگاه ژرف و تیزبین و نظارتی را میطلبد که حداقل این مراکز به مسیر اصلی و تاثیرگذار خود بازگردند و یا دستگاه هایی که تاکنون وارد این بازی نشده اند با دقت و بررسی دقیق و با برنامه ریزی های مشخص ورود پیدا کنند.
این نظارت باید فر اگیر باشد، چه برای دستگاههایی که با بودجههای فراوان دراین موضوع ورود می کنند و چه مجموعههایی که نگاه حداقلی در زمینه بودجه به این مراکز دارند، همه باید مورد نگاه دقیق قرار گیرند.
وآخرین نکته همان جمله اول است و آن هم اینکه خروجی این مراکز چیست؟ چند طرح وایده به تجاری سازی رسیده است؟ چند پروژه و طرح توسط دستگاهها خریداری شده و به تولید انبوه رسیده و خدمتی ویژه ارائه شده است؟
بهتر است درکنار نگاه مطالبه گرایانه دستگاه متولی این مراکز که معاونت علمی ریاست جمهوری است، مدیران دستگاهها به این مهم توجه و عنایت ویژه داشته باشند و این مراکز را خود به نظارت بنشینند.
منبع : فارس
https://b2n.ir/91457
http://mashhadfarhang.ir/?p=1013